۱۳۸۹ خرداد ۲۹, شنبه

آسمان آبی تر

"دلم گرفته، دلم عجیب گرفته ست. به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیده ی شب می کشم چراغ های رابطه تاریکند چراغ های رابطه تاریکند ........ تا کی نظاره گر رفتن بهترین عزیزان مان باشیم؟؟ هر کدام به سویی؟ آیا واقعا آسمان آن طرف آبی تر است؟؟؟"

این حرف دل رفقای ایرونیه. جوابش با شما.

۸ نظر:

مینو گفت...

چه جالب
این دقیقا سوالی بود که دیروز با شنیدن خبر اینکه دوستم داره میره، به ذهنم رسید.
توی پست آخر هم نوشتمش!!!

yousefabad.blogfa.com

داغان گفت...

والا آسمون این طرف که ابری تره تا آبی تر! ولی کلا به قول یکی از دوستان "آسمان همه جا یه رنگه. زمین زیره پا گاهی فرق میکنه"

۵ دقیقه گفت...

تحمل یک آدم مگه چقدره...
اگه بده چرا بر نمیگردی؟ اگه برگردی سنگ رو یخ میشی‌ ؟

داغان گفت...

5 دقیقه وقت بذار "اگه بده چرا برنمی گردی" جوابش اینجاست
http://byebyecanada.blogfa.com/post-439.aspx

ناشناس گفت...

Daghan jan
Na haghighat ineh keh asemoon hame ja ye rangeh, tazeh inja sardeh, khakestariyeh! ama adamayi keh zireh asemoone abi hastan har jayi ba ham fargh mikonan. hamayeh ekhtelaf ham sareh hamin adamhast, agar Iran ba mardom moshkeli nadareh kasi, eyneh hemaghateh keh biyad, va aga ba oon jamaat moshkel dareh khoob shayad barash khoob bashe
Yaghe

محبوبه گفت...

اونایی که کمی بیشتر دنیا رو گشتند و چند جایی رو دیدند و با ساکنین چند جای دیگه (نه مهاجرین اونجاها) دم زدند می دونند که آسمون همه جا آبیه و مرغ همسایه هم مرغه و نه غاز و علف های حیاط همسایه هم به سبزی علف های حیاط خوداوناست. ولی افسوس که تجربه رو نمیشه منتقل کرد. و افسوس که اثر چند قرن تفکر تحمیلی کشورهای جهان اول به کشورهای غیر از جهان اول (که خودشون خودشون رو به همین نام نامیدند)رو نمیشه به آسونی از دهن مردم ساده اندیش پاک کرد. و همین با عث شده که مردم با دست خودشون نیرو و توان و مغز و اندیشه خودشون رو بیارند در خدمت همون کشورهای به ظاهر اول (که من نمی دونم دومش کدومه) و با کمل میل بیگاری بدند و در حالی که داد و فریاد علیه برده داری های کهنه و نقض حقوق بشر در کشورهای خودشون راه می اندازند به راحتی و با خوشحالی تمام به برده داری نوین مشغول بشند. واقعا که غول تبلیغاتی این دنیای غرب غوغا می کنه.

CICL گفت...

واقعیت اینه که خیلی از مهاجران نیز بعد از مهاجرتشون شغل های سطح بالا به دست اوردن و کم هم نیستن و خیلی های دیگه که بیشترن هم مثل آنچه شما ذکر کردین به شغل هایی این چنین می پردازند.
در این مورد دارم یک وبلاگ می نویسم که هنوز اولشه.یعنی مهاجرت برای همه خوب نیست و کانادا برای همه مدینه فاضله نیست و عده ای در ایران بسیار خوشبخت ترند تا در کانادا.
لذا خوشحال می شم که شما هم سر زده و مرا از نظرات و تجربیات ارزشمندتون آگاه سازید.
شما حتی می تونید یک مطلب با توجه به قوانین وبلاگ که در ستون راست موجوده نوشته و به من بدهید تا در وبلاگ منتشرش کنم.

ارادتمند

داغان گفت...

تاریخ رو اگه آدم بخونه میبینه که مهاجرت مال اقوامیه که راهی به جز فرار نداشتن و آوارگی به از ماندن بود. آیا واقعا این راجع به ما صدق میکنه؟!