۱۳۸۹ مهر ۲۹, پنجشنبه

سنگ زیرین آسیا

اخیرا که با برخی دوستان در ایران تماس داشتم و از حال و اوضاع پروژه های فنی و مهندسی جویا شدم، شنیدم که علیرغم تمامی اخبار منفی و بایاس شده های که از ایران به گوش می رسد، در برخی زمینه ها به علت فشار تحریم و ترک شرکت های خارجی، به شرکت های مهندسی ایرانی میدان بیشتری داده شده و کارهای بزرگتر و مهمتری به آنها سپرده شده است. خوب این باعث خوشحالی است، چون خوب میدانم که مهندسان آنجا مشکلاتی دارند که اینجا اصلا وجود ندارد. ولی همچنان ادامه میدهند وهمینکه رو به جلو است خوب است. مسئله ای که دنیای غرب نمی خواهد و هدف اصلی تحریم های زورگویانه و تمام این خیمه شب بازی ها هم همین است: جلوگیری از پیشرفت صنعتی ایران.

با ارزشترین تجربه ها همیشه در سخت ترین روزها به دست می آید. گاهی تهدید یک فرصت است.



۱۰ نظر:

ناشناس گفت...

شما مطمئنید که با سخنگوی دولت تماس نگرفته اید . یا آن دوست محترم شما در یکی از شرکتهای وابسته به سپاه کار نمی کند . محض اطلاعتون من هم شرکت مهندسی دارم

داغان گفت...

من کاملا وضعیت شما را درک می کنم. همانطور که گفتم شرایط سخت و نگران کننده است. ولی برخی توانسته اند این شرایط را به فرصتی طلایی (منظورم در مسیر صحیح است) تبدیل کنند. اتفاقا شرکت های مورد اشاره تمام خصوصی و غیر وابسته به ارگان های حکومتی هستند.

ناشناس گفت...

Doosteh aziz

Shoma motymaeni halet khoobeh, man shohar khalam yeki az marooftarin sherkathayeh mohandesi Mashahd ro dareh, mikhad tatil koneh, chon eteghad dareh hame monagheseha dareh be sepah va sherkathayeh vabasteh dadeh mishe. nemidonam doosteh shoma keh az nazdik be shoma etelat dadeh kdoom sherkat kar mikoneh?

ناشناس گفت...

انشااله امید وارم که اینطور که میگی‌ باشه و شما زودتر بتوانی‌ از این یخستان برگردی ایران. برنامه شما برای‌ برگشتن به ایران چیه؟

رامین از ساسکاچوان

یک خواننده گفت...

هموطن عزیز
من همین دیروز با چندین نفر از دوستان که دستی در صنعت دارند ملاقات داشتم. چند نفر تعطیل کرده بودند و بقیه هم می گفتند که اوضاعشان اصلا خوب نیست. تقریبا تمامشان سالهاست که از شرکتها و موسسات دولتی که خریدار اجناس تولیدی ایشان هستند مبالغ گزافی طلبکارند. به نظر می رسد ناشناس اولی درست گفته باشد.

ناشناس گفت...

جناب حضرت داغون فرمودید:

"با ارزشترین تجربه ها همیشه در سخت ترین روزها به دست می آید. گاهی تهدید یک فرصت است..."

حالا یه سوال فلسفی‌ از شما دارم:

اگه اینطوره که شما میگی‌، پس چرا بر نمی‌‌گردی تا از این تجربه‌هایی‌ با ارزش استفاده کنی‌ و تو اون یخستان بی‌ خاصیت موندی عمر را تلف میکنی‌؟

محمد از نارمک

ناشناس گفت...

فارغ از نگاه سیاسی به رغم تمام سختیها کشور پیشرفت میکند از نگاه امیدوارانه ی شما به ایران سپاسگزارم

داغان گفت...

خوشحالم که خوانندگان نظر واقعی خود را مطرح میکنند، فارغ از ملاحظات سیاسی. در پست بعدی سعی می کنم به شیوه خودم حتی الامکان جواب بدهم.

محبوبه گفت...

من الان ایران هستم. واقعیت اینه که مردم سه دسته اند: یک دسته مصداق اون گروهی هستند که می گند اگه همه دنیا رو بهشون بدند همه رو می فروشند و میرند خارج! و دسته دیگر اونایی که واقع بین هستند و خیلی شلوغش نمی کنند. البته یک دسته هم دولتی ها و طرفداران اونا هستند که همه چیز رو به بهترین شکل توصیف می کنند و می گند ایران ابر قدرت دنیاست. من به این دسته سوم کاری ندارم ولی واقعیتش اینه شنیده های منفی خودم رو بیشتر از ناحیه گروه اول می دونم و البته که این هم واقعیته که بخشی از صنعت و اقتصاد کشور هم به دلیل تبلیغات منفی در مورد تحریم ها و اثرات اون؛ قبل از اینکه تحریم ها اثر کنه خود به خود تعطیل شده و صاحبانش با فروش صنایع و تعطیلی اون؛ رفتن و هزینه کردن از جیب برای زندگی در خارج رو به موندن در ایران ترجیح دادند. ولی من هم از خیلی ها که شرکت دارند یا در رشته های مهندسی فعالند و من قبلا باهاشون کار کردم شنیدم که وضع کار خوبه و البته که اصلا سپاهی و دولتی نیستند. ولی گروهی رو هم می بینم که با وجودیکه کار دارند و شرایط خوب باز هم می نالند و به نوعی ترس از آینده دارند. همه این ها به نظر من به نگرش آدما بستگی داره که منفی ببینند یا مثبت. واقعیت اینه که من اوضاع رو بسیار بهتر از اون چیزی که اونور می شنیدم یافتم.

محبوبه گفت...

من الان ایران هستم. واقعیت اینه که مردم سه دسته اند: یک دسته مصداق اون گروهی هستند که می گند اگه همه دنیا رو بهشون بدند همه رو می فروشند و میرند خارج! و دسته دیگر اونایی که واقع بین هستند و خیلی شلوغش نمی کنند. البته یک دسته هم دولتی ها و طرفداران اونا هستند که همه چیز رو به بهترین شکل توصیف می کنند و می گند ایران ابر قدرت دنیاست. من به این دسته سوم کاری ندارم ولی واقعیتش اینه شنیده های منفی خودم رو بیشتر از ناحیه گروه اول می دونم و البته که این هم واقعیته که بخشی از صنعت و اقتصاد کشور هم به دلیل تبلیغات منفی در مورد تحریم ها و اثرات اون؛ قبل از اینکه تحریم ها اثر کنه خود به خود تعطیل شده و صاحبانش با فروش صنایع و تعطیلی اون؛ رفتن و هزینه کردن از جیب برای زندگی در خارج رو به موندن در ایران ترجیح دادند. ولی من هم از خیلی ها که شرکت دارند یا در رشته های مهندسی فعالند و من قبلا باهاشون کار کردم شنیدم که وضع کار خوبه و البته که اصلا سپاهی و دولتی نیستند. ولی گروهی رو هم می بینم که با وجودیکه کار دارند و شرایط خوب باز هم می نالند و به نوعی ترس از آینده دارند. همه این ها به نظر من به نگرش آدما بستگی داره که منفی ببینند یا مثبت. واقعیت اینه که من اوضاع رو بسیار بهتر از اون چیزی که اونور می شنیدم یافتم.