۱۳۹۰ آذر ۴, جمعه

شادم، شادِ شاد

ناراحتین؟ خوشحال نیستین؟ خوب تقصیر خودتونه. باید میومدین کانادا. من و بفیه ملت اینجا شادِ شادیم. دلیلش هم واضحه، برای اینکه تو کانادا هستیم. همین چند روز پیش دوباره یکی از موسسات برجسته بین المللی  طبق یک نظر سنجی معتبر جهانی اعلام کرد که ساکنین کانادا جزو شادترین ملل دنیا هستن (اینجا). همینکه ایشون اینو گفتن کافیه و بقیه دنیا هم اینو می پذیرن. تازه حسودیشون هم میشه. البته لازمه بدونیم که اکثرا این جور موسسه ها به صورت کاملا خودجوش و با هزینه شخصی این آمارها رو استخراج میکنن و اونایی که میگن اینا بازارگرمی برای گول زدن مهاجراست، یه مشت آدم ناراحت و مریضن.

ازین آدم های حسود حتی تو خود کانادا هم پیدا میشه. مثلا همین روزنامه ساز مخالف زن هافینگتون پست. ورداشته نوشته 25 درصد نیروی کار دنیا افسردن (اینجا). اینا اصلا مرض دارن. فقط منفی مینویسن. مثل بعضی ازین وبلاگ ها. در جواب باید گفت که اولا حساب  کانادا سوای بقیه دنیا ست! غیر از اون، حالا ممکنه یه درصد هم اینجا افسرده باشن که خوب دلیل اصلیش افراط در شادمانیه و هیچ ربطی به استرس کاری و بهره وبدهی نداره. خوشبختانه مقامات کانادایی برای کنترل سطح شادی و نگه داشتنش در حد نرمال اخیرا فعالیت های خوبی در برنامه دارن که از اونا میشه به قطع سرویس های شهری و اجتماعی شادی آور اشاره کرد.

البته خوب همیشه تو هر اجتماعی آدم های پررو هم پیدا میشه. مثلا همینایی که تو وال استریت یا مشابهش تو تورنتو شبا تو پارک میخوابن و کار و زندگی ندارن و غرغرشون اینه که چرا یه درصد جامعه از بقیه شادترن. بابا ول کن دیگه، تو خودت شادی بسه دیگه. حالا چارتا آدم هم از تو شادتر باشن، اینکه عیبی نداره که. یکی نیست بهشون بگه حقت بود میرفتی ایران. اون وقت میدیدی چطور مردم همه اخمو و یبس و ناراحتن و شادی ندارن، حالت جا میومد. البته خوشبختانه پلیس داره جمعشون میکنه. اون هم به دلیل اشغال حریم های عمومی! بدیهیه که خوابوندن هر داد و بیدادی، سطح شادی رو تو جامعه بالا میبره. من اصلا حرفم اینه که وقتی ما اینجا اینقدر شادیم، دیگه نامردیه که غر بزنیم و اعتراض کنیم. راستش میدونین، کلا غر زدن مال کسی یه که نمیدونه باید شاد باشه!


6 Steps to Happiness  

۳ نظر:

bita گفت...

وبلاگ شما رو از اول خوندم تا اینجا. مثل یک کتاب با ارزش هست برای منی که تا سال آینده می خوام بیام کانادا، اما تنمو می لرزونه خوندن این نوشته ها و نوشته هایی از این دست که الان زیاد شده و اون موج الکی + نویسی در مورد کانادا جاشو به بیان واقعیت ها داده. واقعا نمی دونم درست و نا درست چیه و هر روز از کانادا با این که تا حالا ندیدمش بیشتر بدم میاد! به من بگین چی کار کنم؟ من و همسرم در مالزی زندگی می کنیم و همسرم شغل خوبی داره و من دانشجو هستم قبلش اونم انشجو بود و الان 6 ماهه که کار پیدا کرده و خرجمون در میاد.تا 6 ماه دیگه احتمال زیاد باید بریم کانادا برای مهاجرت. احتمال اینکه من این جا برم سر کار خیلی زیاده و درامد خوبی داشته باشم. اما خوب اقامت 10 ساله قابل تمدید داره فقط.این جا رو خیلی دوست دارم. نطر شما جیه؟

داغان گفت...

سلام بیتا خانوم،

ببینین اینکه به کانادا بیاین یا نه، تصمیمیه که خودتون میگیرین. طبیعیه که میتونه خوبی‌ یا بعدی نسبت به هر جای دیگه داشته باشه. فقط خودتون می‌تونین درین رابطه نظر بدین. با توجه به این که خارج از کشور زندگی‌ کردین، کمابیش با مسائلش باید آشنا باشین. مهمترین مساله هم کار است. موفق باشید.

دانلود کتاب های فرانسه گفت...

وبلاگت مبارک...
بقیه دوستان کبکی رو هم اینجا لینک کردم:
http://francais.persianblog.ir/page/mohajeran
بهشون سر بزن . شما که دلت شاده و لبت خوش . اما بعضی هاشون یکمی نیاز به انرژی مثبت دارن :)