۱۳۸۸ آبان ۱۱, دوشنبه

من اینجوری اومدم کانادا (1)

خوب حالا باید می رفتم کلاس زبان فرانسه. نمی دونم چه کوفتیه که تو ایرون یه دونه موسسه زبان درست حسابی که همیشه برقرار باشه نداریم. همشون یا نصف کلاساشون تشکیل نمیشه و یا برنامه و معلم درست حسابی ندارن. دور کلاس های غیر مختلط رو هم که کلا خط کشیده بودم. چون معتقدم کلاس زبان اگه فان نداشته باشه، چیزی از توش در نمی آد و عین کلاس های اخلاق و معارف دانشگاه می مونه. گشتم و گشتم و دیدم بله، یه دونه هست که هم ساعتش خوبه ، هم جاش خوبه بهم میخوره و هم زنونه مردونه نیست : موسسه بیان سلیس تو محمودیه. کتاب Reflet رو درس میدادند که به نسبت به روز بود و کلاس های جمع وجور و معلم های جوون و خوبی هم داشتن. بعد یکی دو ترم فهمیدم هرکی اومده این موسسه فرانسه یاد بگیره فقط می خواد بره کانادا و کسی واسه تحصیل علم و پرورش ذهن و حتی پسر دختربازی وقتشو اینجا تلف نمی کنه! بگذریم که دوست های خوبی هم تو این کلاس ها پیدا کردم که الان یا اینجان یا میان سک سک می کنن میرن. تقریبا 10 ترم یک ماه و نیمی تو کلاس ها شرکت کردم و همش منتظر خبر از بررسی پرونده مهاجرتم بودم. به توصیه دوستان هر از چند گاهی یه فکسی به سفارت کانادا تو دمشق میزدم که هر دفعه بعد یه ماهی جواب میومد که آقاجان، پرونده شما تو نوبته و به موقع بهتون خبر میدیم. این وسط اوایل 2006 بود که به بهانه کسب سابقه کار درست و حسابی کارم رو عوض کردم و رفتم تو یه شرکت خارجی مشغول به کار شدم که خیر سرم وقتی اومدم کانادا بتونم تو شعبه کانادای اون مشغول به کار شوم. بگذریم که از اقبال بلندم زد و resession شد و اون شرکت بالای 1000 تا از کارمنداشو تو کانادا lay off کرد! الانم تا اطلاع ثانوی هیجگونه برنامه hiring نداره. کجا بودیم، آهان می گفتم، بله کارمو که عوض کردم دیگه کلاس رفتن سخت شد. چون خیلی دور شد و کم کم یه در میون و بعد کلا دیگه نرفتم! البته میدونین هر زبانی رو از یه جایی به بعد دیگه خود آدم میتونه self-study کنه و من هم به این مرحله رسیده بودم و خودم شروع کردم به یاد گرفتن. اول از همه سوال های مصاحبه، بعد هم فیلم و اخبار و موزیک. مثلا تماشای کانال های فرانسوی ماهواره واقعا مفید بود. البته این وسط در بیان سلیس رو به بهانه عدم رعایت شئونات یه یه سالی بستن!! یادم میاد حیوونیا چه زحمتی کشیدن که آخرین کتاب "هری پاتر" رو همزمان با عرضه جهانی آن (که میشد سه نصفه شب به وقت ایرون) در ایران هم توزیع کنن. آخرم ارشاد اومد پلمبشون کرد! بگذریم ، گذشت و گذشت و آخر آذر 86 بود که یه نامه اومد که بله، مدارک شما تایید شده و فلان روز بیاین سفارت کانادا تو دمشق برای مصاحبه. دیگه قضیه جدی شد.

هیچ نظری موجود نیست: