۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

!It goes over by itself

این جمله ای است که معمولا وقتی دارین میمیرین و رفتین دکتر، اونم بعد از کلی نشستن تا نوبت تون بشه میشنوید! تو ایرون ما عادت داشتیم وقتی میریم دکتر،دکتر یه نگاهی به قیافه مون میکرد و یه لیست بلند بالا قرص و آمپول می بست به نافمون. اکثرا همه تو خونه مون یه داروخانه کامل داریم که اکثرا هم تاریخ مصرف گذشته است. حالا این کانادایی ها از اون ور پشت بوم افتادن. اعتقاد دارن که باید به بدن فرصت داد تا خودش با بیماری مبارزه کنه. حالا اگه در راه این مبازره شهید شد امری است علیحده! بنده، از اقبال بلندم درست صبح روزی که شبش باید پرواز میکردم به کشور امید و آرزوها زد و مریض شدم. از این مریضی های فصل تابستون که دل و روده رو داغان میکنه و همش تهوع و ببخشید استفراغ به آدم میده. از اون بدجوراشم گرفته بودم که میگفتن اینو حاجی های عزیز از سفر مکه سوغاتی آوردن. بگذریم که تو هواپیما چی کشیدم تا رسیدم. داروهام رو هم با خودم آورده بودم. خدا براتون نخواد که بیاین اینجا و مریض هم باشین. چون تا سه ماه از بیمه و Health support خبری نیست. بگذریم بعد یه هفته دیدم نه بابا قضیه جدیه. به اتفاق دوستم رفتیم جایی به نام Walk-in Clinic. یه چیزی تا مایه همون درمونگاه های خودمون. 50 دلار جرینگی گرفتن و گفتن بشین تا صدات کنیم. دوستم گفت شانست خلوته چون معمولا یه دو سه ساعتی باید بشینی! بعد یه نیم ساعتی رفتیم تو اتاق دکتر. دکتر مرد جوانی بود و یه سری تست های معمول کرد و وقتی نشانه های بیماریم رو توضیح دادم گفت این یه عفونت روده ای است و مشکلی نداری، میتونی بری! من گفتم پس دارو چی؟ که در جواب گفت no need to medication. It goes over by itself. بله اومدیم بیرون و گفتیم باشه حالا بازم صبر میکنیم، لابد خوب میشم دیگه. بعد یه هفته که دیدم نه هیچ خبری از بهبودی نیست. هر 3-4 روز یه بار هم باید یه بسته قرص تهوع میخوردم بسته ای 5 دلار (8 عدد قرص، همونی که تو ایرون یارو داد میزنه قرص ماشین، قرص ماشین بدم) دیگه کاملا کلافه و عصبی شده بودم! .تا اینکه دوستم با پارتی بازی برام از یه دکتر ایرونی وقت خارج از نوبت گرفت و رفتیم. دوباره یه 50 دلار پول ویزیت دادم و بعد یه ساعتی به حضور جناب دکتر شرفیاب شدم. میگفتن ایشون دکتر دربار بوده و با اشرف سر یه میز قمار میکردن. بگذریم، ایشون تشخیص داد که بنده ورم روده دارم و برام دوتا آزمایش و سی عدد قرص روزی یک عدد تجویز کرد که 45 دلار هم پول اون قرصها شد و 70 دلار هم آزمایش. البته بعد یک ماه دیگه خوب شده بودم. ولی خلاصه اینکه یه مریضی ساده اینجا واسم بالای 200 دلار آب خورد، حالا گذشته از پولش اعصابم بدجوری بهم ریخت. چون احساس میکردم دوا درمونی در کار نیست. کلا واسه ما که عادت کردیم هروقت سرمون درد میگیره فرداش بریم پیش متخصص فوق دکترای مغز و اعصاب، سیستم پزشکی اینجا بدجوری رو nerve میره. چون از این خبرا نیست، اول باید از یه دکتر عمومی که به عنوان family Doctor خودت انتخاب کردی وقت بگیری. دو هفته بعد که بهت وقت داد و معاینه ات کرد، اگه صلاح دید معرفیت میکنه به متخصص، یعنی خودش برات وقت میگیره که معمولا میفته 3 تا 6 ماه بعد!! حالا اگه این وسط مردین دیگه خود دانید. شما به هیچ وجه نمی توانید شخصا از یه دکتر متخصص وقت بگیرید، یعنی سیستم به شما اجازه این عمل ناشایست رو نمیده! بله این ماجرا یکی از تجربه های کانادایی شیرین من بود. الانم که این داستان آنفولانزای خوکی علم شده، دلم میخواست بودید و میدیدن که مردم با بچه کوچک 8 ساعت تو سرما تو صف وایمیستن که واکسن بزنن. اونوقت میگین کانادا بهترین سیستم پزشکی دنیا رو داره و چه و چه. بگذریم ، ایشالا تنتون همیشه سالم باشه و محتاج طبیب اونم از نوع غریبش نشین!

هیچ نظری موجود نیست: